من و زندگی

روزهایی است از عمر که ثبتش تجربه است

من و زندگی

روزهایی است از عمر که ثبتش تجربه است

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

اولین سرماخوردگی

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۱۴ ق.ظ

درود و بدرود

امروز سه شنبه دهم اردیبهشت است.

مدتی است که به خاطر فشار کاری و بازدیدهای که در سایت داشتیم و برنامه راه اندازی جزء به جزء پروژه فرصت ثبت اتفاقات جدید طاهای عزیزم را نداشتم.

در این مدت یک ماهه بارندگی های شدیدی در ایران شده بود که در برخی استانها سیل جاری شده بود . بارندگی هایی که در نیم قرن اخیر ایران بی سابقه بود . شمال کشور و غرب کشور سیل خانه را ویران کرده بود که تا کنون در حال تخلیه گل و لای و پاکسازی شهرها هستند.

بارندگی ها تالاب هایی که در سالهای گذشته خشک شده بود را احیا کرده بود و سد های کرخه و دز را برای اولین بار سرریز.

بارندگی ها به حدی بود که برای طبس هم اخطار سیل داده بودند . باریدن که آغاز شد ظرف یک ساعت خیابانها را آب فرا گرفته بود و در برخی مناطق طبس آب به درون مغازه ها راه یافته بود. جاده های مسیر عشق آباد و دیهوک و چندجای دیگه خراب شد و جاده معدن هم یک روز مسدود شد و ما تعطیل بودیم .

در این چند روز بارندگی ، هوا گرم و سرد میشد. بطوری که کولر خانه را سرویس و آماده استفاده کردم اما یکدفعه هوا سرد شد و دو سه روز بعد دوباره گرم و داغ . در همین حال و هوا طاها سرماخورده بود.

اولین سرماخوردگی را تجربه می کرد. سرفه های خیلی خشک و پشت سرهم داشت . دو سه شب تب کرد.

حدود 10 روز طول کشید تا بهتر شد و الان سرحال شده.

در این 10 روز خیلی بی حوصله و بهانه گیر شده بود . میل به غذا نداشت . میوه نمی خورد . پرتقال را تحویل نمی گرفت. از سر کار که به خونه می رسیدم می خواست بغلش کنم و راهش ببرم . با اسباب بازیهایش بازی نمیکرد. نگرانش بودیم با اینکه می دانستیم یه سرماخوردگی ساده است.

از دو سه روز پیش بهتر شده و برگشته به همون طاهای همیشگی بابایی.

چشمک زدن را یاد گرفته اما با دو چشم. بوس فرستادن به مامانش را خیلی با نمک یاد گرفته. یه بوس باصدا از فاصله های مختلف . از دیشب برای من هم بوس می فرستاد. هنوز موفق به گرفتن عکس از چشمک و بوسه هایش نشدم.

پسرم در کارهای خونه کمک مامانش هم میکنه. در جارو کردن با جارو دستی و جارو برقی در کنار جارو می ایستد و جارو را هل می دهد. با پارچه و دستمال و دستگیره و شلوار و هر چی دم دستش باشد گاز و کابینت و در و دیوار را تمیز می کند.

تازگی ها کنار گاز می ایستد و دستش را به روی گاز می رساند. خیلی خطری شده.

خدا حفظش کند.

دوستت داریم بابایی

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۱۰
ابراهیم لطفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی