من و زندگی

روزهایی است از عمر که ثبتش تجربه است

من و زندگی

روزهایی است از عمر که ثبتش تجربه است

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

۴ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

با سلام

روزها چنان با شتاب می گذرد که فرصت یادداشت مطالب جدید را پیدا نمی کنی.

امروز 27 آبان است.

طاها یک ماهی می شود که شروع به برگشتن روی شکم می کند. گاهی موفق میشد و گاهی کمکش می کردیم.

در حال حاضر به راحتی برمی گردد و باز به حالت قبل می رود.

غذایش یا شیرش که می خورد پس از لحظه ای می گردد و عارق می زند و ما هرهر میخندیم. خیلی بامزه و شیرین است.

من دو انگشتر به انگشت دارم که هر وقت کنار طاها می نشینم دست مرا می گیرد و با انگشتهایم بازی می کند. جمعه قبل از دستم در آوردم و تا دیشب (2 روز) دستم نکردم. متوجه شدم که طاها دیگه دستامو نمیگیره و هر چی بهش نزدیک می کنم ، دستامو پس میزنه رفتم و انگشتر ها را دستم کردم و برگشتم با کمال تعجب دیدم تا کنارش نشستم دستاشو دراز کرد و دستمو گرفت و شروع به بازی با انگشتام کرد.

خارش لثه هاش شدت گرفته و تا حد گاز گرفتن اشیایی که به دهانش میبرد رسیده. بیشتر دوست دارد انگشتهای من یا مامانش را در دهان بگذارد و لثه هایش را بخواراند و گاهی محکم فشار می دهد.

در طول روز خواب کم و سبکی دارد. 2ساعت بیداراست و نیم ساعت خواب.

اگر کنارش نباشیم جیغ می زند .

کنارش هم که هستیم باید باهاش حرف بزنیم و نگاهش کنیم. اگه یک دقیقه نگاهش نکنیم صدامون می کنه اونم با صداهایی شبیه هوی ، اوهوی، سرفه الکی که هر دفعه صداشو بالاتر می بره تا نگاهش کنی بعدش برات می خنده.

با مزه بابا، دوستت دارم خیلی زیاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۷ ، ۱۵:۴۷
ابراهیم لطفی

سلام

امروز یکشنبه بیستم آبان ماه است .

پنجشنبه گذشته 17 آبان ماه مصادف با چهل و هشتم(شهادت امام رضا ع) بود و اتمام 6 ماهگی طاها.

شنبه (دیروز) بخاطر طاها و واکسناسیون او مرخصی گرفته بودم.

طاها 8.5 کیلوگرم بود . زمان زدن واکسن یه دادی کشید و شروع به گریه کرد ولی زود ساکت شد.

عصر دیروز یه کم ناآرام بود.

بابایی دوستت داره طاهاجون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۰۹:۲۳
ابراهیم لطفی

با سلام

پاییز پادشاه فصلها

یک ماه و نیم از پاییز می گذرد. هوا تقریبا سرد شده و دو روزی میشه که بخاری روشن می کنیم البته فقط بخاطر طاها.

شبها بینی هایش کیپ می شد و خواب راحتی نداشت.

از دیشب راحت تر می خوابد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۰۹:۵۵
ابراهیم لطفی

سلام

امروز 97/8/9 است.

دیروز اربعین بود و طبق روال هرساله مراسم روضه عصر دیروز در خانیمان برگزار شد. امسال فاطمه تصمیم داشت حلیم بپزد.

همه چی خوب بود فقط با حضور شرکت کنندگان و عادت طاها که یهو 40 زن غریبه رو دور و بر خود می دید شوع به گریه و داد و هوار کرده بود. آخوند مجلسم برنامشو تعطیل کرده بود و طاها را ساکت می کرد. یعنی یه مجلس با حالی بود. البته مجلس زنانه بود و من اینا رو نقل قول از حاضرین می گویم.

به هر حال شکر خدا استقبال امسال بیشتر از سال گذشته بود. بطوریکه ظرف کم آورده بودیم.

ان شاءالله سال آینده در خانه خودمان باشیم و مراسم بگیریم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۷ ، ۱۵:۱۴
ابراهیم لطفی